هوا خوب است ، بیا برویم کمی قدم بزنیم ؛ نگران نباش دوباره باز میگردانمت به قاب عکس !
.
.
.
حکایت رفاقت من و تو ، حکایت قهوه ایست که امروز به یاد تو تلخ نوشیدم که با هر جرعه بسیار اندیشیدم که این طعم را دوست دارم یا نه ؟ و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن که انتظار تمام شدنش را نداشتم و تمام که شد فهمیدم باز هم قهوه می خواهم حتی تلخ تلخ تلخ !!!
.
.
.
عجیبه که تو دنیای بچه ها هر کی زودتر بگه دوستت دارم “برنده” است
ولی
تو دنیای بزرگتر ها هر کی زودتر بگه دوستت دارم “بازنده” است …
و من بردم تا ببازم !
.
.
ادامه مطلب